• وبلاگ : ماه پيشوني
  • يادداشت : دلم چي ميخواد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
  • نظرات : 18 خصوصي ، 88 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     <      1   2   3   4   5    >>    >
     

    از بهشت‌ كه‌ بيرون‌ آمد، دارايي‌اش‌ فقط‌ يك‌ سيب‌ بود. سيبي‌ كه‌ به‌ وسوسه‌ آن‌ را چيده‌ بود.و مكافات‌ اين‌ وسوسه‌ هبوط‌ بود.فرشته‌ها گفتند: تو بي‌ بهشت‌ مي‌ميري. زمين‌ جاي‌ تو نيست. زمين‌ همه‌ ظلم‌ است‌ و فساد. و انسان‌ گفت: اما من‌ به‌ خودم‌ ظلم‌ كرده‌ام...



    زمين‌ تاوان‌ ظلم‌ من‌ است. اگر خدا چنين‌ مي‌خواهد، پس‌ زمين‌ از بهشت‌ بهتر است.خدا گفت: برو و بدان‌ جاده‌اي‌ كه‌ تو را دوباره‌ به‌ بهشت‌ مي‌رساند، از زمين‌ مي‌گذرد، از زميني‌ آكنده‌ از شر و خير، از حق‌ و از باطل، از خطا و از صواب؛ و اگر خير و حق‌ و صواب‌ پيروز شد، تو بازخواهي‌ گشت. وگرنه...
    و فرشته‌ها هم‌ گريستند.اما انسان‌ نرفت. انسان‌ نمي‌توانست‌ برود. انسان‌ بر درگاه‌ بهشت‌ وامانده‌ بود. مي‌ترسيد و مردد بود.و آن‌ وقت‌ خدا چيزي‌ به‌ انسان‌ داد. چيزي‌ كه‌ هستي‌ را مبهوت‌ كرد و كائنات‌ را به‌ غطبه‌ واداشت.انسان‌ دست‌هايش‌ را گشود و خدا به‌ او «اختيار» داد.خدا گفت: حال‌ انتخاب‌ كن. زيرا كه‌ تو براي‌ انتخاب‌ كردن‌ آفريده‌ شدي. برو و بهترين‌ را برگزين‌ كه‌ بهشت‌ پاداش‌ به‌ گزيدن‌ توست.عقل‌ و دل‌ و هزاران‌ پيامبر نيز با تو خواهد آمد تا تو بهترين‌ را برگزيني.و آنگاه‌ انسان‌ زمين‌ را انتخاب‌ كرد. رنج‌ و نبرد و صبوري‌ را.و اين‌ آغاز انسان‌ بود.


    ‌عرفان‌ نظرآهاري‌

    سلام

    بهتون تبريك ميگم به خاطر شناختي كه داريد

    التماس دعا

    تابعد

    جالب است بدانيد كه اين روز در تقويم جديد ايراني دقيقا مصادف است با 29 بهمن، يعني تنها 3 روز پس از والنتاين فرنگي! اين روز "سپندار مذگان" يا "اسفندار مذگان" نام داشته است. فلسفه بزرگداشتن اين روز به عنوان "روز عشق" به اين صورت بوده است كه در ايران باستان هر ماه را سي روز حساب مي كردند و علاوه بر اينكه ماه ها اسم داشتند، هريك از روزهاي ماه نيز يك نام داشتند. بعنوان مثال روز اول "روز اهورا مزدا"، روز دوم، روز بهمن ( سلامت، انديشه) كه نخستين صفت خداوند است، روز سوم ارديبهشت يعني "بهترين راستي و پاكي" كه باز از صفات خداوند است، روز چهارم شهريور يعني "شاهي و فرمانروايي آرماني" كه خاص خداوند است و روز پنجم "سپندار مذ" بوده است. سپندار مذ لقب ملي زمين است. يعني گستراننده، مقدس، فروتن. زمين نماد عشق است چون با فروتني، تواضع و گذشت به همه عشق مي ورزد. زشت و زيبا را به يك چشم مي نگرد و همه را چون مادري در دامان پر مهر خود امان مي دهد. به همين دليل در فرهنگ باستان اسپندار مذگان را بعنوان نماد عشق مي پنداشتند. .با تبريک اين روز ...به روزم و منتظر

    HttP://WwW.rOsHaNak.BlOgFa.cOm Up date gardid! :D >>> krish-Dus-kabhi alveda" na kehna -love story - Dhoom II - Zayed - Abhishek & ... :D BODOOoOoOooO!!!!!

    سلام.

    حال شما خوبه ؟

    مرسي كه بهم سر زدي.

    نظرت خيلي قشنگ بود.

    و همينطور آموزنده.

    از نظر قشنگت ممنونم و همينطور از دعاهات.

    من به خدا ايمان دارم. خيلي !

    چون در اين روزهاي سخت هم به يادشم.

    روزهايي كه مطمئنم هيچ كس نميتونه تحملش كنه !

    خوشحال شدم سر زدين.

    يا حق...

    اي مهربان دوست ما را درياب. آمين.


    ديدار مي کنيم
    حقيقت را خدا را
    خود را..
    در ميان راه مي بالد و مي شکوفد و .
    به بار مي نشيند..
    درخت عشقي که بذرش را با ايمان..
    در خاک تن کاشته ايم..
    عشقي که توانمان مي دهد..
    تا براي ديگران مهمني باشيم و ..
    ياوري..
    امنيت راه ما..
    پيداست.؟ اگر
    خود را بشناسيم.
    و خدا را باور کنيم
    .. در جام لحظه هايمان؟.؟؟

    نازنين گل.. از بابت كامنت هاي زيباتون

    و عكس هاي قشنگتون ممنونم.

    و همنطور حضور گل و پيوسته شما گرامي.

    پايدار باشي.


    درخت در پناه جنگل از هجوم توفان..
    در امان است..
    درخت اموخته است که نبايد تنها بماند..
    پرنده نيز ميلي به تنها پريدن ندارد..
    درخت و. پرنده. به فطرت دريافتن..
    در با هم بودن امنيت بيشتري دارند.؟
    بيايم . پرواز اعتماد را با
    ..يکديگر تجربه کنيم..
    اگر دوست نداريم در تنهاي..
    بشکنيم...؟

    خوب خانمي گل..

    باشد تا ديداري عمري بود اينشالله

    زنده باشي. و در سايه لطف و رحمت ان مهربان دوست

    سرشار گردي. اينشالله


    .... باز هم دلم هواي خدا رو كرده..
    ......گشته ام سرمست..
    ........دل هواي من.
    ..........امشب..
    بي هوا به گريه نشست....


    بدرود..

    اي مهربان دوست ما را درياب. آمين.


    ديدار مي کنيم
    حقيقت را خدا را
    خود را..
    در ميان راه مي بالد و مي شکوفد و .
    به بار مي نشيند..
    درخت عشقي که بذرش را با ايمان..
    در خاک تن کاشته ايم..
    عشقي که توانمان مي دهد..
    تا براي ديگران مهمني باشيم و ..
    ياوري..
    امنيت راه ما..
    پيداست.؟ اگر
    خود را بشناسيم.
    و خدا را باور کنيم
    .. در جام لحظه هايمان؟.؟؟

    نازنين گل.. از بابت كامنت هاي زيباتون

    و عكس هاي قشنگتون ممنونم.

    و همنطور حضور گل و پيوسته شما گرامي.

    پايدار باشي.


    درخت در پناه جنگل از هجوم توفان..
    در امان است..
    درخت اموخته است که نبايد تنها بماند..
    پرنده نيز ميلي به تنها پريدن ندارد..
    درخت و. پرنده. به فطرت دريافتن..
    در با هم بودن امنيت بيشتري دارند.؟
    بيايم . پرواز اعتماد را با
    ..يکديگر تجربه کنيم..
    اگر دوست نداريم در تنهاي..
    بشکنيم...؟

    خوب خانمي گل..

    باشد تا ديداري عمري بود اينشالله

    زنده باشي. و در سايه لطف و رحمت ان مهربان دوست

    سرشار گردي. اينشالله


    .... باز هم دلم هواي خدا رو كرده..
    ......گشته ام سرمست..
    ........دل هواي من.
    ..........امشب..
    بي هوا به گريه نشست....


    بدرود..

    يادمان باشد. .:


    فردا سينه خالي کنم ..:
    از کينه اين مردم خوب.؟
    و سلامي بدهم. بر خورشيد ..:
    عطر شب بو بدهم.
    ناز گل را بکشم.
    و نخندم ديگر. ؟ :
    به ترک هاي دل هر گلدان؟؟
    يادمان باشد فردا؟ :
    به دل کوزهء اب . که بدان سنگ شکست.
    بستي از روي محبت بزنم.
    تا اگر اب در آن سينه پاکش ريزند.؟ :
    ابرويش نرود.؟
    يادمان باشد فردا.؟ :
    جور ديگر باشم.؟
    بد نگويم به هوا اب زمين. :
    مهربان باشم با مردم شهر ..
    و فراموش کنم هر چه گذشت .
    دست در دست زمان بگذارم.
    و به لبخندي خوش /:
    به نسيم از سر صدق.
    سلامي بدهم..؟ :
    و بر انگشت نخي بر بندم.
    تا فراموش نگردد. فردا. :
    زندگي شيرين است.
    زندگي بايد کرد..؟:



    .


    :

    :::اگر دفتر خاطرات طراوت.:

    .پر از رد پاي شقايق نبود..:

    .اگر ذهن آئينه خالي نبود.:.

    .اگر عادت عابران.بي خيالي نبود.:

    ..اگر گوش سنگين اين کوچه ها.:

    ..فقط يک نفس مي تونست.:

    .طنين عبوري نسيمانه را..:

    .به خاطر سپارد.:

    .شبي چشمهاي درشت تو را..:

    جاي شبنم ببارد.:

    .اگر رد پاي نگاه تو را..:

    .باد و باران از اين کوچه ها.:

    ..اب و جارو نمي کرد.:..

    اگر اسمان :

    سفره هفت رنگ دلش را.
    براي کسي باز مي کرد.:..

    و مي شد به رسم امانت.:.

    .گلي رابه دست زمين بسپاريم..:.

    .و از آسمان پس بگيريم..

    .اگر ساعت اسمان.:.

    .دور باطل نمي زد::

    .اگر کوه ها کر نبودن:.

    ...اگر ابها تر نبودن.:..

    .اگر باد مي ايستاد..

    .اگر حرفهاي دلم بي اگر بود.:

    ..اگر فرصت چشم من...بيشتر بود...

    يک دسته لبخند پر پر بچينم....

    اگر مي تونستم..از خاک..

    يک دسته لبخند پرپر بچينم.::>

    ...؟.تو را مي توانستم اي دور::>..

    اي دور.. يک بار ديگر..ببينم.؟

    لحظه لحظه دلكش. :">>
    .پرده پرده زيبا........ :">>
    با تمام يارا...........:">>
    . زين شكفته منظر ... :">>
    ..كس نديده خوشتر :">>
    ..همرهان هماهنگ :">>
    هم دلان هم اوا... :">>
    يك سبد ترانه...... :">>
    يك غزل تبسم. .. :">>
    .يك چمن محبت.. :">>
    يك جهان تماشا.... :">>
    روح شب گل ازين.. :">>
    رقص شاخه رنگين..:">>
    شور نقمه شيرين.... :">>
    شعر شعله شيوا.... :">>
    .راهيان شب را .......:">>
    شاخه ها گل افشان :">>
    .با سرود شب خوش :">>
    با اميد فردا........... :">>


    خدايا جانمان را با افتاب مهرت شکوفا کن.
    و دانه دوستي ات را. در گلدان دلمان بکار.
    و باران محبتت را.

    بر سرزمين خشک و دلگيرمان بباران
    خدايا با تو مي گوئيم.
    با تو نجوا ميکنيم.
    خدايا..
    رشته پيوندم را به سوي خود بکشان
    .خدايا به بزرگيت سوگند.؟
    در زمره اهل صفا جايم ده..
    در مقام شايستگان.
    و دوستانت قرارم ده.
    خدايا.
    .....................

    سلام. خانمي دوست داشتني و گرامي گل .

    ممنون و سپاسگذارم. بابت اين همه مهرباني و محبت.

    اميدوارم. در سايه سار لطف و رحمت ان مهربان دوست.

    سرشار گردي. و دقت نظرت همچنين كه شادي اور دل

    دوستان هست.شادي بخش زندگي و روز شبت باشه

    سبد سبد عشق در اين روزهاي سربلندي و غرور

    در صدف دلتون ارزو ميكنم. باشد كه جاري باشي و سبز.

    آمين

    كمترين صمد.

    يا حق

    واي چه خرابكاري اشكاري . اين دوتاي آخري هم از طرف داداش مهدي بود . كه ظاهرا خودش پيش دستي كرده و برات گذاشته .

     <      1   2   3   4   5    >>    >