((انا لله و انا اليه الراجعون ))
ضايعه دردناك عروج عاشقانه مهندس ايليا پطروسيان مدير وبلاگ لوح دل قلب همه عزيزانش رو به غم و درد آكنده كرد. هنوز باورش برام سخته كه ديگه داداش ايليا در بين ما نيست. ميدونم همه خانواده و همه دوستاش هنوزر هم در بهت اين خبر دردناك به سر مي برن . داداش ايليا باور نبودن سخته. خيلي سخت. اما من يقين دارم كه تو هستي . حاضر تر از هميشه . زنده تر از همه ما. ميدونم كه خاطرات خوبت ، حسن خلقت ، مهرباني بي نظيرت و ايمان خالصت هميشه در ياد و خاطر همه ما هميشه زنده است. هرگز نميرد آنكه دلش زنده شد به عشق.... ايلياي عزيز اعتراف مي كنم كه به تو غبطه ميخورم. چقدر مثل تو بودن خوب و در عين حال چقدر سخته. مثل تو رفتن هم سعادت ميخواد. زندگي به اين پرباري و هجرتي اين چنين عاشقانه. در روز شهادت مولايت علي ؛ در مسير ، جمكران ،با نيت زيارت مهدي فاطمه (س) درست همانگونه كه خواسته بودي و ارزو داشتي. خوش به سعادتت داداش
بسوزان هر طـــريقي مي پسنديكـه آتش از تو و خاكـستر از من
بكش چون صيد و در خونم بغلطانتماشا كردن ازتو، پرپرگشتن ازمن
ندارم چون مطاعي ديگر اي عشقبگير انگشت و اين انگشتر از من
مـــرا كـــن زائــــر بـــاباي زيـــــنبكه خـون ســر از او چـشم تر از من