سلاممممممممممممممممممممممممممممممممممممممممم
شرمنده روي آبجي نيناي خودم هستم بخاطر دير آمدن. شرمنده از اين همه محبت . گفته بودي ميري و تا مدتي نيستي من هم خيلي وقت نيست كه برگشتم يعني يه كارايي ميخواستم انجام بدم كه نشد . به هر حال بگذريم . راستي اوضاع احوالات چگونه است . توي اين مدت كه نبودم دلم براي تك تك بچه ها تنگ شده بود. اول رفتم خونه آريا و بعد شما و ...
راستي فكر ميكنم توي زندگي شخصي ات آدم بسيار بي نظمي باشي . اين را از نوشته هات حدس ميزنم . خوب خواهر نازنين من ه كم اين فون نوشته هات را درست كن. لابد الان ميگي بعد از مدتها اومده و داره غر غر ميكنه . اين كه ميگم بي نظمين بخاطر اينه كه احساس ميكنم مثل خودمي . يه جور احساس مشترك . براي همينه كه ميگن كافر همه را به كيش خود پندارد. راستي با اون بالايي منظورم خدايي كه در اين نزديكي است دوستي تون چطوره . من كه خيلي باهاش حال ميكنم . با اين كه همه روزه دارم گند ميزنم ولي خيلي هوامون را داره . دوباره دارم ميرم ولي زود بر ميگردم . ميخوام يه سر بيام پايتخت براي دوربين و سه پايه و ... به هر حال بازم از حضورسبز هميشگيت خوبخت شدم . از اينكه مثل ما بي معرفت نيستي هميشه به ياد ما هستي. از اينكه هميشه فكر ميكنم خواهرم حميده هستي. از اينكه با ما هستي و خيلي از اينكه هاي ديگر .
به اميد افقهاي روشن