سلام
نينا كجايييييييييييييييييييييييييييي
دل من و مهشيد تنگيده واست
راستي مهشيد باز نمي تونه بياد توي وبلاگت
ولي كلي ابراز محبت كرده
اونم توي وبلاگ خودمون
اگه كامنتاي مطلب قبلي را نگاه كني كه در مورد اقا جلال هست مي بينش
خلاصه ما را فراموش نكن
من يكي كه وقتي كامنتات را مي بينم كلي خوشحال مي شم .
موفق باشي
خداحافظ
سلام سلام صدتا سلام دلم باز ميشه تا با شعرهات نوازشم ميكني ..
ميگم واسم دعا كن
سلامممم چطوري يا نه ؟ خوبي يا آره ؟ ممنونم از كامنتهاي قشنكتر از خودت
سلام خاکستري اومده بودم باهات شوخي کنم سر به سرت بزارم کامنت کمندي رو ديدم هم تو وبه خودم هم اينجا چقدر غمگين شدم!!!!!!!!!!نميدونم اصلا چي بگم فقط بگم جاش خاليه اگه نباشه ودلم براش تنگ ميشه اما ميدونم که مياد دوباره منتظره اومدنش ميمونم...خاکستر خان جان موفق باشي گلم...در پناه يزدان
راستي حامد جان باباتوکه از خودموني چرا ميخواي به 110 زنگ بزني ؟؟؟اين خاکستري بايد ادب بشه تازه خودشم راضيه بکشمش..بعدشم منو کسي اغفال نکرده که من کسي رو از راه بدر نکنم!!منو نميتونه کسي از راه بدر کنه!!!!اين الاغشم الاغه بدي نبود همچين اما خب ديگه از دست من مرد اول ربودمش (اخه جونش به اون بسته بود)بعدم اينقدر ازش سواري گرفتم وکار کشيدم تا جان به جان افرين تسليم کرد...اين صاحبشم ميخوام بفرستم وردسته الاغه تا دلشون براي هم تنگ نشه اخه خاکستر خيلي دلتنگي ميکنه واسه الاغش از خودش بپرس!!!!!!!!!!!!!!
از غم نامردمي ها بغض ها در سينه دارم..شانه هايت را براي گريه كردن دوست دارم
دلم گرفته ولي دوست دارم شاد باشم و دوست دارم الان شانه هايي بود كه غم منو كاهش ميداد با حضورت در كوي وفا بهم انرزي ميدي دوستت دارم