(آدمك)
چون سايه هاي بي امان
بازيچه دست زمان
در اين دنيا ماندم چنان
افسرده و حيران
سر گشته و نالان
چون آدمك زنجير
بر دست و پايم
از پنجه ي تقدير
من كي رهايم
اي كه تو دادي جانم
گو بمن تا كي بمانم
آدمي چون آدمك
مخلوقي سرگردان
شعر از (لعبت والا )
اجرا هزار و سيصد پنجاه
فريدون فروغي
براي فيلمي از (خسرو هريتاش ) (آدمك)
سلام ...///
كي يه دنيا مهربونه؟؟؟ابجي نينا...كي كه بهترينه؟؟؟؟ ابجي نينا.....كي دلش به وسعت دنياست؟؟؟؟؟؟؟ابجي نينا....كي رو نرگس خيلي دوست دارم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ابجي نيناااااااااااااااااااااااااااا. واسه يه چنين گلي نرگس چه آرزويي داره ؟؟؟ شادي و خوشبختي . شادي و خوشبختي . شادي و خوشبختي .شادي و خوشبختي .شادي و خوشبختي . شادي و خوشبختي . شادي و خوشبختي .........
به خار زار جهان گلدامنم با عشق صفاي روي تو تقديم ميکنم با عشق درين سياهي و سردي بسان آتشگاههميشه گرمم همواره روشنم با عشقهمين نه جان به ره دوست مي فشانم شادبه جان دوست که غمخوار دشمنم با عشقبدست بسته ام اي مهربان نگاه مکن که بيستون را از پا در افکنم باعشقدواي درد بشر يک کلام باشد و بس که من براي تو فرياد ميزنم با عشق (زنده در يادمان فريدون مشيري)خاک پا / م/ شيدا ...///
سلام...بقول آبجي نرگس انشااله صد ساله بشي من ميگم كه دويست ساله بشي و دويست سال به اين سالها . عكس كه قابل شما رو نداره اگه وقت كردم و اومدم اينجا برات عكس ميذارم .و همه شو كادوي تولدت حساب كن . خيلي جشن تولد نازي بر پا كردي ..بادا ...بادا ...مبارك بادا انشا اله مبارك بادا ....
بادا ...بادا ...مبارك بادا انشا اله مبارك بادا ....بادا ...بادا ...مبارك بادا انشا اله مبارك بادا ....