با دیدگانی فرسوده دور و نزدیک را جسته ام... روز وشب سرگردان بودم...تا که عاقبت به قلب خود نگریستم. ان روز ستاره اقبلا من طلوع کرد...چرا که خدا را در انجا دیدم.
خدایم!
در کشاکش امواج خروشان زندگی غرق بودم وهلاک میشدم که به نجاتم برخواستی. این غریق گم گشته را در اغوش کشیدی ومنجی من شدی.
خدایا
هر جا که باشم از ان تو هستم و مرید همه پیام اوران و عاشقان تو...شاگرد همه اساتیدی که راز تو را میشناسند وخدمت گذار تمامی انسانها ومخلوقات زیرا همه انها از ان تو هستند.
معبودم
با ذره ذره وجودم تو را دوست میدارم ومیپرستم و در تمامی ذرات هستی تجلی وجودت را میبینم اما بیشتر از هر کجا تو را در قبل خود احساس میکنم در قبلم بمان ای یگانه اله من و مرا حمایت وهدایت کن
امین