سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تنگ چشمیِ بسیار، جوانمردی را زشت و برادری راتباه می کند . [امام علی علیه السلام]

من همونم که یه روز ... میخواستم دریا بشم !!!! - ماه پیشونی

Powerd by: Parsiblog ® team.
من همونم که یه روز ... میخواستم دریا بشم !!!!(چهارشنبه 84 آذر 9 ساعت 11:49 عصر )

تو چشمهاش..چشمهای خیسش شوق دیدارموج میزد خسته از انتظار اما همچنان امیدوار ..باد سر پاییزی توی صورتش میخورد گونه هاش از سوزه سرما سرخ شده بود اما پلک رو پلک نمیگذاشت ...دلش گرمه گرم بود به امید ..به باوری که بهش رسیده بود به هدیه ای که خدا بهش داده بود....هم شیرین بود وهم تلخ  اره تلخ چون با دیر فهمیدنش با دیر باور کردنش کلی روزهای قشنگه زندگیشو بدون حضور این ودیعه الهی سر کرده بود ...

دستهای سردشو بهم مالید وجلوی دهنش گرفت ..بخاری که از دهنش بیرون میومد گرمتر از همیشه بود...اخه تو دلش غوغایی بود یه غوغایی عجیب..غوغایی یافتن یه گم شده..کشف یه راز ..

دلش بالاخره مبارزه رو برده بود وحالا با ارامش تو سینش میتپید که صاحبش بالاخره ندای اونو شنیده وباور کرده..بالاخره دل وبه حساب اورده و قبول کرده که اونم حقی داره

چقدر عجیب بود حتی برا خودش!!!کسی که اینهمه به این موهبت اعتقاد داشت...در وجوده هر کی میدیدش تشویق وتقویتش میکرد و همیشه مدافع بود..تمام طول عمرش خودشو از این حق از این موهبت بدور میدید ...اون فکر میکرد حق نداره..نه حق نداره...اما حالا به این راز پی برد..در مقابله دلش که سالها تو سینه جونش بالا پایین پریده بود و زجه میزد کوتاه اومده بود..

حالا دخترک ما میدونه که اونم میتونه عاشق بشه....اصلا به نظر نمیومد اما واقعیت(واقعیت تلخ وحقیقی )این بود که دخترک همیشه در تمام عمرش از اون فرار کرده بود چون.....فکر میکرد اون حق نداره عاشق بشه وعشق چیزی نیست که اون بتونه بدست بیاره!!!

الان فکر میکنه چقدر این فکرهاش احمقانه بوده ونه تنها اون ..همه موجودات وافریده های خدا حق دارن عاشق بشن واین موهبت بزرگیه از طرف خدا که عادلانه وسخاوتمندانه به همه داده شده...تصمیمشو گرفته ..دیگه نمیترسه..عشق دیگه چیزه ترسناکی براش نیست..دیگه اروم گرفته در حاله کلنجار رفتن با خودش نیست...امیدوار ومحکم واستوار ایستاده وچشم به اسمون داره ..چون میدونه این موهبتیه که خدا واسه همه بنده هایی که باورش دارن قرار داده فقط باید باورش کرد ومنتظرش بود ...باید بهش اجازه داد که وارد بشه وکنج دلهامون اروم بگیره...دخترک دیگه حتی نگرانم نیست ..دلشوره والتهاب انتظارم نداره..فقط خونه دلشو اب وجارو کردو درهای دلشو بعده اینهمه سال ریاضت باز گذاشته .تا اون مسافره خوش قدم ونیکفال از راه برسه و دخترک اماده پذیرایی و خوش امدگوییه

یادمون باشه خونه دلهامون هر چند وقت یه بار به یه خونه تکونی اساسی نیاز داره...یادمون باشه ندای قلب عزیزمونو گوش بدیم وهمیشه با عقل ومنطق سرکوبش نکنیم..اگه تاحالا مهمون دلتون از راه نرسیده ..مثل من درهای دلتونو باز بذارید و بیخیال باشیدچون اون حتما میاد فقط کافی بدونه درهای دل شما بازه اون مهمونیه که هیچوقت خلف وعده نمیکنه

من همونم که یه روز میخواستم دریا بشم

میخواستم بزرگترین دریای دنیا بشم

ارزو داشتم برم تا به دریا برسم

شب واتیش بزنم تا به فردا برسم

حالا فهمیدم که دریا  توی دله خودمه و من فقط باید اروم میموندمو به صدای امواجش گوش میدادم

خوشبختی اون چیزی نیست که بشه از بیرون دیدش...خوشبختی ...تو دل ادمه!!!

!Adam Garcia as Sean Okden in Fox Searchlight


» نینا
»» نظرات دیگران ( نظر)


لیست کل یادداشت های وبلاگ
خدایم ای پناه لحظه هایم صدایت میزنم بشنو صدایم
[عناوین آرشیوشده]

بازدیدهای امروز: 5   بازدید
بازدیدهای دیروز: 13  بازدید
مجموع بازدیدها: 129725    بازدید
[ صفحه اصلی ]
[ وضعیت من در یاهو ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

من همونم که یه روز ... میخواستم دریا بشم !!!! - ماه پیشونی
نینا
من دوستی رو خیلی دوست میدارم..دوستهای خوبی دارم دوست دارم بیشتر داشته باشم...و دوستهام میگن که من دوست خوبیم
» لینک دوستان من «
» لوگوی دوستان من «
» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «