سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نیامده را مپرس که چیست ، که آنچه رخ داده براى مشغول ساختن تو کافى است . [نهج البلاغه]

زمستان 1384 - ماه پیشونی

Powerd by: Parsiblog ® team.
خانه تکانی دل یادمون نره !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!(دوشنبه 84 اسفند 22 ساعت 4:6 عصر )

وقتی عید نزدیک میشه همه یه حال وهوای بخصوصی ÷یدا میکنن یه شورو نشاط خاصی دارن...یه جورایی هم همه انگاری عجله دارن..اخره ساله وخیلی از کارها باید سرو سامان بگیره..اما یه کاره مهم وبی بدیع هست که اازسنتهای خوبه ما ایرونیهاست اونم خونه تکونیه همه خانمها (ومثلا اقایون چون فقط کارهای اسونو شایددددددددد انجام بدن)مشغول کار میشن اما من در مورده این خونه تکونی نمیخام حرف بزنم..هیچ میدونین خونه تکونیهای مهمتری هم داریم؟؟؟؟

همونطوری که خونه هامون نیاز به گردگیریو نظافت داره خونه های دلمونم نیاز به گردگیری داره...خونه ذهنمون نیاز به جابجایی و رفت وروب داره...بیامی در این اواخر سال یه سری به خونه دلمون بزنیم وبریم همه گوشه کناراشو گردگیری کینیم...کینه ها و بدیها رو بریزیم بیرون نگرانیها و دلخوریها رو بریزیم تو سطل زباله وهمه جارو حسابی اب وجارو کنیم...بعد بریم گوشه گوشه ذهنمون...حسادتها رو ÷یدا کنیمو با مایه جرم گیر گلرنگ پاکشون کنیم ..اگه از دست کسی رنجیدیم ودلخوریم بیایم این دلخوری رو به تو کیسه فراموشی بریزیم وبزاریم دم در...اگه احساس گناه از کاری که کردیم داریم از خدا طلب بخشش کنیمو خودمونو اسیره گناهمون نکنیم وبخودمون قول بدیم که تکرار نمیکنیم....

بیایم این روزها دعا کنیم...بیشتر از قبل قویتراز همیشه وبا ایمان واطمینان محکمتر از پیش..از خدا بخوایم علاوه بر سلامتو سعادت وشادیو خیرو برکت وشفای مریضها و.....به دلهامون صفای خدایی بده پاکی وخلوص وصداقت بده...بهمون این قدرت رو بده که اسره نفس واسیره ذخنمون نباشیم و پاک ورها دلهامونو ذهنمون فقط سرشار از عشق وامید باشه..عشق به همنوع...عشق به تمام موجودات عالم...عشق به همه درات هستی به همه اونچیزایی که خدا افریده ونعمت شاکر بودن....

خدایا امروز دعا کردم با دلی لبریز از عشق وایمان به تو..تو ای بهترین وپاکترین وصادقترین معبودم...دعا کردم مرا چون گذشته در پناه خود گیری وبه بلق پریشانم ارامش عطا کنی...دعا کردم توانی به من عطا کنی که بندگانت وتمامی افریدهایت را دوست بدارم...بغض فرو خورده زن همسایه را ببینم وبیتفادت رد نشوم...شاخه شکسته درختی را ببینمو با بندی ببندم..وصدای گربه گرسنه ای را بشنومو نادیده نگذرم....دعا کردم ای مهربانترینه مهربانان مرا به راه راست هدایت کنی واز خوبان درگاهت قرار دهی ومرا ببخشی وبایمرزی وخود میدانی از تو برترین چیزی را که میخواهم...خدایا سهم من از بهشت را به دوستانم بده....سهم من از جهنم را نصیب دشمنان دین واسلام گردان..برای من تو وتنها تو کفایت میکنی همینقدر که بدانم از من راضی وخشنودی...امین یا رب العالمین

خب چهارشنبه سوریه هم که نزدیکه هوراااااااااااااااااااااااا حسابی بترکونید دیگه همه..البته یعنی خوش بگذرونید تورو خدا فکر قلب مسنترها رو بکنید ترو خدا بچه های کوچیکو یادتون نره وتورو خدا مواظب سلامتیتون باشید این سنت خوب وقشنگ ایران باستان رو ببینید به چه روزی دراوردن بعضیه

خلاصه اینکه تفریح های سالمتون خوش گبذره هزاربارررررررررر شاید تا عید نتونم اپ کنم شایدددد به همین دلیل عید سعید باستانی رو پیشاپیش به همتون تک تک تبریک میگم وبهترینهارو براتون ارزو دارم..گلهای قشنگم همتونو 

میبوسم و به خدای مهربون میسپارم تعطیلات خیلیییی خوش بگذرهههههه!!! 

Nowruz Pirooz... 


» نینا
»» نظرات دیگران ( نظر)

خاموش باش وگوش بده !!!!!(چهارشنبه 84 اسفند 10 ساعت 11:13 صبح )

" گوش دادن اسان نیست ...در دعاهای هر روزمان همیشه سعی میکنیم بگوییم کجا اشتباه کرده ایم وچه اتفاقی قرار است برای ما بیافتد .اما خداوند از تمام اینها اگاه است وگاهی وقتها از ما میخواهد تا به انچه عالم به ما میگوید گوش فرا دهیم وصبور باشیم...."

برگرفته از کتاب کوه پنجم پائلو کوئیلو

تمام طول زندگیم به این گذشت که با خدای خوب ومهربون صحبت کنم..حرفهامو بزنم...به اشتباهاتم اعتراف کنیم وازش بخوام که منو ببخشه..ارزوها وخواسته هامو بگم وبخوام که براورده کنه..تمام کارهایی رو که انجام دادم براش بگم وبخوام جوابمو بده اما....

همیشه گفتم..گفتمو گفتم...اما چقدر گوش دادم؟ چقدر گوش میدیم؟

خدا جواب همه ادمها رو میده اما ما اینقدرررررررررر مشغول گفتنو گفتنیم که فرصتی واسه خاموش موندنو گوش دادن نداریم...

خداوند سخنش رو با وزش یک نسیم...با انداختن یه برگ از درخت...با الهام قلبی خودتون ..یا از زبون یک دوست یا حتی غریبه به ما میگه..

خداوند همیشه در حال ÷اسخ دادن به ماست تا دلهامون گرم بشه که حرفهامونو شنیده ..اما ما!!یاد نگرفتیم که مهمتر از حرف زدن شنیدنه!!یه جایی خوندم که ما 3 سال طول میکشه تا حرف زدن رو یاد بگیریم اما 50 سال طول میکشه تاسکوت رو بیاموزیم!!

بیایم از خدا بخوایم این نعمت رو به ما ارزانی کنه بهلبهامون سکوت رو در جایی که لازمه یاد بده وگوشهامونو در برابر پیامهای اللهی تیز وشنوا کنه...چه بسا اگر مردم به این گوش دلشون وگوش اللهی شون بها میدادن وبهش توجه میکردن خیلی از بی عدالتیها..خیلی از تفرقه ها وخیلی از ظلمها اتفاق نمیافتاد!!!

همین الان به صدای دل مهربونتون گوش بدید ببینید چی میگه؟چی میخواد ..وقتی باهاش حرف بزنید وقتی بهش به عنوان یک عضو کاملا زنده بها بدید خواهید دید که باهاتون حرف میزنه..واگر ازش چیزی بپرسید جوابتونو صادقانه میده..فقط مواظب باشید صدای صادق قلبتونو.. الهام اللهی رو با وسوسه های شیطان اشتباه نگیرید!!

این رو هم بنویسم از همون کتاب چون خیلی دوست دارم این جمله رو هم:

همه نبردهای زندگی چیزی به ما میاموزد..حتی انهایی که با شکست همراهند ..وقتی بزرگ شدی ..متوجه میشوی دروغ گفته ای..خودت را فریب داده ای ویا از حماقتهای خودت رنج برده ای..اگر مبارز خوبی باشی خودت را سرزنش نخواهی کرد..در غیر این صورت اشتباهاتت را دوباره تکرار خواهی کرد!!!!

دوستان این سایتم یادتون نره برید و امضا کنید تا لوگوی نوروزی تو گوگل داشته باشیم

http://www.esfahanhost.com/nowrouz/


» نینا
»» نظرات دیگران ( نظر)

دلم چی میخواد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟(دوشنبه 84 بهمن 24 ساعت 12:28 صبح )

سلام خدای مهربونم....خدایی که همیشه با خوبیها ولطف وکرمت منه روسیاهو شرمنده میکنی ..خدایی که هنوز اینقدر برام ارزش قائلی که هر جا پام میلغزه وخطا میرم گوشمو میکشی و برم میگردونی ..خدایی که همیشه وقتی باهات حرف میزنم باور دارم وایمان دارم که گوش میدی و حواست به منه...خدایی با گذشت وعیب پوشی که بقلو یکی از بچه ها اگه ستاریت تو نبود چطور بین مردم زندگی میکردم واگه بقیه ماهیتت واقعیمو میدونستن بدیهامو زشتیهای باطنمو میدیدن طرفمم نمیومدن اما تو عیب پوشی میکنی....

خداجونم میخوام با زبون دلم همونطوری که همیشه باهات حرف میزنم صداتکنم وبگم دوست دارم..بگم خدایی به این بزرگی ومهربونی وباگذشتی وصبوری نیدیم بجز خودت ..بگم چقدررررررررر کیف میکنم وقتی که اشتباه میکنم محکممممممممم میزنی پس کلم ..چقدرخوشحالمیشم با خودم میگم:خدا هوامو داره..هنوز بهم امیدی هست..اینقدر دوسم داره که دلش نمیخواد خطا برم..خداجونم حتی این درد دلهایی که میکنم ..حتی اینکه همیشه وجودتو حس میکنم...حتی اینکه هر اتفاقی برام میافته سعی میکنم دنبال خطایی باشم که تازگی انجام دادم وحتی اینکه تو رو دوست دارم وپیشت از ترس وشوق اشک میریزم همش کاره خودت!!من کیم که فکر کنم اینها منم..اینام از لطف وکرم خودته...مخیواستم بگم که میدونم وقدر دانم که خداجونم همیشه هوامو داشته باش ونزار راه کج برم...که همیشه یادم بیار کیم وبه کجا باید برم...

امشب که درد دلهامو باهات کردم یه چیزایی هم دلم میخواد که ازت بخوام..میدونی که هر وقت میشینم پای صحبت با تو ارزوهاو درخواستهام یادم میره..اینقدر بدی وگناه وکاستی وسستی دارم که دیگه به ارزو حاجت نمیرسه جز دعا در حق دیگران

اما امشب بگم خداجونم...اول از همه تعجیل تو فرج اقامو صاحب الزمان..بعد شفای خیر وعاجل همهههههههههه مریضها بعد ادای قرض مقروضین..ازادی زندانیها...حل مشکل گرفتارها عاقبت بخیری همه خوشبختی همه جوونها...امرزش گناه همه ادمها ومحبت وعشق اهل بیت تو دل همه مردم

بعد بگم خدایا به حق بیماره کربلا وقتی همه مریضها رو شفا دادی یه گوشه چشمی به منم بکن..خودت میدونی هیچ چیزی رو به جد واصرار ازت نخواستم هیچوقتتتتتتتتت همیشه معتقد بودم وهستم که تو صلاح کارمو بهتر میدونی وهمیشه هم همینطور شده مزد این اطمینان کاملم رو دادی اما خداجون دیگه خستم...واقعا بریدم میدونم که میدونی چی میگم...فقط کمک تورو میخوام تنهایی از پسش بر نمیام کمکم کن خداجون تا دیگه اینقدر حسرت نخورم خودت میدونی تموم زندگیم در عینه شادی و خوشی غرق حسرت واسه سادترین چیزهاییبودم که همه دارنو من محروم بودم خودم خودم خیلی تقصیر داشتم میدونم نعمتتو حیف کردم اما کمکم کن خداجون میخوام پاشم یه یا علی گفتم ومنتظر لطف وکرمتم...

تازه دلم یه چیزه دیگم میخواد خدایا همه گمراهارو به راه راست هدایت کن تازگیها خیلیها هم خودشون بدن هم تصمیم دارن بقیه رو مثل خودشون بکنن به ابروی محمد(ص)وخاندان پاکش نزار ورسواشون کن..

یه چیزه دیگم بگم..این ارادت وشناخت و عشقتو هیچوقت ازم نگیر خداجونم بزار همیشه عاشقت بمونم ..عزیزی میگفت این خیلی لاف بزرگیه که بگیم عاشق خداییم..من میخوام بزگترین لاف زندگیمو بزنمو بگم عاشقتم خداجون هر چی میخوان بگن بگن...هوامو داشته باش خداجونم....

از نینای همیشه عاشق امیدوار مطمئن وکمی بیقرارو خسته...به بهترین وعزیزترین وعادلترین وقادرترینو داناترین ومهربونترین خدا  یا الله


» نینا
»» نظرات دیگران ( نظر)

باز این چه شورش است که در خلق عالم است....باز این چه نوحه وچه عز(یکشنبه 84 بهمن 9 ساعت 10:38 عصر )

باز هم محرم...باز هم عزاداری سرور وسالار شهیدان...باز هم داغ عطش...باز هم خون گرم وسرخ...وباز هم اشک وناله سینه سوختگان

ن همیشه محرم وصفر حال وهوای همه شهرهاوکوچه ها وخیابونها رو عوض میکنه..یه جنب وجوشی تو مردم ایجاد میشه یه یکرنگی وهمبستگیو صفا وصمییت خاصی توی مردم موج میزنه که دیدنیه همه اینها خوبه اما کاش فقط وفقط هدفمون یه چیز باشه واین مسائل مقدس و÷اک رو وسیله نمایش نکنیم

هر وقت محرم میشه با خودم میگم ای کاششششششششششش من اون موقع بودم ومرد بودم..ایکاش تو ظهر عاشورا بودم وهم÷ای یاران امام شهید میشدم ودر رکاب حضرتم بودم...بعد با خودم میگم انسان فانیه دو÷ا..از کجا معلوم ظرفیتت اینقدر بود؟؟؟از کجا معلوم اگه اون موقع بودی جرئت داشتی تو سپاه مولای تنهات باشی؟از کجا معلوم گول زر وزوره دنیا رو نمیخوردی وتو سپاه یزید نمیبودی؟؟؟ نمیدونم فقط خوشا بحال شیعیان واقعی اون حضرت ...

عزاداریهاتون قبول درگاه حق ودعاهاتون مستجاب...التماس دعای خیر از همه شما


» نینا
»» نظرات دیگران ( نظر)

عمر....عمر...عمر........................(پنج شنبه 84 دی 29 ساعت 11:59 عصر )


 

الحمد لله الذی جعل کمال دینه وتمام نعمته
بولایة أمیر المؤمنین علی بن أبی طالب علیه السلام 


 

عید غدیر مبارکتون باشه گلهای من

این روزها برف کمی سنگینتر از قبل نمیباره؟

 

این روزها پله ساختمونها رو کمی شیبدارتر نمیسازن؟

 

شهر از جنبه های زیادی واقعا در حال تغییره!!

 

عمر....عمر....عمر

 

جوونها بیش از حد رشد میکنن

 

وحروف چاپی روزنامه ها خیلی خیلی کوچک میشه

 

وادمها خیلی اروم صحبت میکنن طوریکه به هیچ وجه نمیتونی بفهمی چی میگن!!

 

عمر ....عمر....عمر

 

جکها به بامزگی لطیفه های قدیمی نیستن

 

ودخترها نصف خوشگلی دختری رو که تو خاطرم هست ندارن

 

وامروز..میدونی....تو پارک یه مرد جوون منو "پدر جان" خطاب کرد

 

عمر.....عمر...عمر...

 

اره دیگه مثل سابق نگران شهرت وموفقیت نیستم

 

وچشمم دنبال اون دختریه که لباس ساده ومعمولی میپوشه

 

وکمی بیشتر از قبل به هر نازو عشوه ای دلبستگی پیدا میکنم

 

عمر....عمر..عمر..

 

حالا وقتی از یه تپه بالا میرم نفسم کمی سنگینی میکنه

 

چه خبره؟الان زندگی من واقعا خیلی خیلی پرتر از قبله!!!

 

ولی اونها در حال خراب کردن ساختمونهایی هستن که من شاهد ساختنشون بودم

 

عمر.....عمر....عمر

           .....(شعری زیبا از شل سیلور استاین که چقدر قشنگ پیری رو توصیف کرده!)


» نینا
»» نظرات دیگران ( نظر)


لیست کل یادداشت های وبلاگ
خدایم ای پناه لحظه هایم صدایت میزنم بشنو صدایم
[عناوین آرشیوشده]

بازدیدهای امروز: 7   بازدید
بازدیدهای دیروز: 9  بازدید
مجموع بازدیدها: 129581    بازدید
[ صفحه اصلی ]
[ وضعیت من در یاهو ]
[ پست الکترونیک ]
[ پارسی بلاگ ]
[ درباره من ]

زمستان 1384 - ماه پیشونی
نینا
من دوستی رو خیلی دوست میدارم..دوستهای خوبی دارم دوست دارم بیشتر داشته باشم...و دوستهام میگن که من دوست خوبیم
» لینک دوستان من «
» لوگوی دوستان من «
» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «